چالوس نیوز | در تاریکترین روزهای جنگ جهانی دوم، نازیها با بهکارگیری جوهر، کاغذ و مهندسی مالی به قلب امپراتوری بریتانیا حمله کردند؛ حملهای که در ظاهر ساده و بیخطر به نظر میرسید اما در واقع ابزاری نامرئی برای تضعیف اقتصاد یک ملت محسوب میشد.
عملیات برنهارد، طرحی استادانه برای جعل پوند استرلینگ، با هدف ایجاد بحران در اقتصاد انگلیس و فروپاشی اعتماد عمومی به پول ملی برنامهریزی شده بود. زندانیان یهودی، در شرایطی که تحت تهدید سلاح مجبور به تولید اسکناسهای تقلبی میشدند، شاهد چالشی بودند که حتی متخصصان بانک مرکزی انگلیس در تشخیص اصل از تقلبی دچار سردرگمی شدند. این عملیات نمادی از جنگی نامرئی است؛ جنگی که نه با خون، بلکه با اعداد و صفرهای چاپشده بر کاغذ به میدان آمده بود.
امروزه در ایران، تراژدی اقتصادی به شیوهای نوین تکرار میشود؛ این بار ابزار ماجرا صفرهای دیجیتالی در دفترکل بانک مرکزی هستند. به جای بمبهای نظامی، سیاستمداران اقتصادی با چاپ پول بدون پشتوانه، ماشین شکستن اقتصاد را به حرکت درآوردهاند. توجیهاتی همچون کسری بودجه، تحریمها و فشارهای سیاسی، زمینه سقوط ارزش ریال، تورمی فراگیر و افزایش بیسابقه قیمت دلار را فراهم کردهاند. در این میان، فعالیتهای تولیدی از ردیف اصلی اقتصاد کنار گذاشته شده و جایی برای سفتهبازی و دلالی ایجاد شده است؛ به طوری که پول ملی، که زمانی نماد حاکمیت و هویت ملی محسوب میشد، اکنون ابزاری برای حفظ منافع گروههای خاص شده است.
🔻 تشابهات و تفاوتهای تراژیک
• تخریب اعتماد عمومی:
• در عملیات برنهارد، هدف نازیها ایجاد بدبینی نسبت به پوند استرلینگ و تضعیف اعتماد مردم به پول ملی بود.
• در ایران، سیاستهای نادرست اقتصادی موجب شده تا اعتماد مردم به ریال کاهش یابد و داراییهای آنها به ارزهای خارجی یا کالاهای باارزش منتقل شود.
• جنگ از درون:
• آلمان با تولید اسکناسهای جعلی سعی کرد از درون اقتصاد انگلیس تفرقه ایجاد کند.
• در ایران، چاپ بیرویه پول بدون پشتوانه همچون بمبی از درون، فعالیتهای تولیدی را تحتالشعاع قرار داده، سرمایهگذاری را کاهش داده و طبقه متوسط را به زانو درآورده است.
• قربانیان بیگناه:
• زندانیان یهودی در عملیات برنهارد قربانی مستقیم این جنگ اقتصادی شدند.
• در ایران، مردم عادی، کارگران و طبقه متوسط، قربانی سیاستهایی شدهاند که ارزش پساندازها و دستمزدهایشان را تدریجاً از میان برده است.
در حالی که عملیات برنهارد یک حمله خارجی بود که در نهایت با تقویت نهادهای اقتصادی و شناسایی دشمن به جبران خسارات پرداخت، دشمن اصلی در بحران ایران در درون ساختار حکومتی و مدیریتی نهفته است؛ دشمنی که با چاپ بیرویه پول، فساد ساختاری و عدم شفافیت اقتصادی، از درون به اقتصاد ضربه میزند.
🔻 ریال؛ سرباز بیسلاح در میدان نبرد اقتصادی
امروزه ریال همچون سربازی است که بدون سلاح به میدان نبرد فرستاده شده است. هر اسکناس در برابر آتش تورم، تحریمها و سیاستهای نادرست زخمی میشود و ارزش خود را از دست میدهد. شاهد این وضعیت، مردم به سرعت داراییهای خود را به سوی ارزهای خارجی و طلا منتقل میکنند تا از زوال بیشتر پول ملی جلوگیری کنند. در این میان، دولت به جای ایفای نقش فرماندهی خردمند، به عنوان عاملی آتشبیار در میان بحرانهای اقتصادی شناخته میشود.
🔻 انتخاب سرنوشتساز: پایان تراژیک یا امکان بازسازی؟
تاریخ عملیات برنهارد به ما آموخت که پول میتواند سلاحی مرگبارتر از بمب باشد؛ ابزاری که در دست دشمن، توانایی تفرقهاندازی و فروپاشی اقتصاد یک کشور را دارد. امروز ایران در آستانه یک انتخاب سرنوشتساز قرار دارد:
• ادامه مسیر فعلی: چاپ بیرویه پول بدون پشتوانه و نادیده گرفتن اصلاحات ساختاری، میتواند به فروپاشی نهایی اقتصاد، تشدید شکاف طبقاتی و بروز بحران اجتماعی منجر شود.
• بازسازی اعتماد و اصلاحات رادیکال: توقف چاپ پول بدون پشتوانه، افزایش شفافیت مالی و مبارزه جدی با فساد، زمینه بازگشت به ثبات و رشد اقتصادی را فراهم میآورد.
ریال، به عنوان نماد حاکمیت و هویت ملی، مستلزم احترامی است که تنها از طریق بازسازی اعتماد عمومی و اصلاحات ساختاری قابل دستیابی است. انتخاب پیش روی ایران، نه تنها سرنوشت اقتصادی بلکه آینده سیاسی این کشور را نیز رقم خواهد زد.
✍ بقلم: دکتر داود کیاکجوری _ دانشیار مدیریت دولتی
- نویسنده : دکتر داود کیاکجوری